یکی اون بیرون به فکرته!!باور کن!

❃ نَظَرَ مِن بابِ افتعال❃

۵۰۶ مطلب توسط «+مرا لطف تو می باید...» ثبت شده است

صلــــــــــــوات=)

امیرحسین به جدّ بچه ی باحالی شده=)

جدیدا خیــــــــــلی صلوات میفرسته...

میگیم حضرت محمد (ص) ییهو داره کار خودشو اجام میده ، بلند بلند صلوات میفرسته...

دوباره شروع میکنی حرفتو از سر بگیری ، میگی : "پیامبر"

دوباره بلند بلند صلوات میفرسته=)

هی میای شروع کنی ، صلوات میفرسته...

=)

دارم کتاب بخوانیم اش رو ورق میزنم ، میرسم به تصویر نقاشی شده ی پیامبر ، ییهو در سکوت ، بلند صلوات میفرسته=|

داریم فیلم نگاه میکنیم ، همه مون ساکتیم ، تو استرس فیلمیم ، ییهو یه صحنه میاد که بالای در خونه "وان یکاد" نصبه...

تو اون سکوت استرس آور ، با دیدن این تصویر بلند بلند صلوات میفرسته=))))

من یکی جرئت نمیکنم جلوش حرف بزنم=)

راه حل بدید لدفن=/


۱۹ دی ۹۲ ، ۱۴:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

دل شکسته...

هر کس به طریقی دل ما می شکند

بیگانه جدا دوست جدا می شکند

بیگانه اگر می شکند عیبی نیست

از دوست بپرسید که چرا می شکند

 

 

۱۸ دی ۹۲ ، ۲۲:۰۴ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

شکر...

واقعا نمیدونم چجوری از خدا تشکر کنم...

من امام زمانی دارم که از رفیقام بهم نزدیک تره(امام الرفیق الشفیق(امام رضا علیه السلام))

در سایه ی بودنش ، در امنیتم...

رزق و روزی فراوان خدا رو شکر میرسه...

خانواده ای خوشبخت دارم با پدر و مادری مهربان و سالم و با ایمان...

خانه ای آرام...

برادر و خواهری مهربان و با جنبه...

دوستانی که من اگه همه ی دنیامو به پاشون بریزم باز کمه:

ریحانه که تازگی ها فهمیدم که اگر نبود ، بدون اون نمیتونستم بر خیلی از مشکلات غلبه کنم...

همیشه برام بهترین مشاور بود...

بهترین دوست...

زینب که همیشه بهم جرأت داد...

بودن در کنارش بهم اطمینان قلبی میداد و میده...

مبینا که دوست صمیمیمه و به داشتنش افتخار میکنم...

فاطمه که بودنش در خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی جاها بهم آرامش عطا کرد...حرم امام رضا علیه السلام رو یادته فاطمه؟

فاطمه حاجی که مهربان بودنش برام خیلی مهمه و صبور بودنش...

از اینکه خدا رو شکر از بهره ی هوشی خوبی برخوردارم و سالم هستم...

از اینکه خیلی جاها تونستم چشمامو ببندم و هیچی نگم...

همه ی اینا شکر میخواد...

خدایا ازت ممنونم...

از داشتن معلمای خوبم...

واقعا ممنونم...

خدایا از اینکه هیچ وقت ترکم نکردی ممنونم...

منو با امامم آشنا کردی ممنونم...

من دوستای خوبمو هیچ وقت فراموش نمیکنم...

دوستت دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه...

برام مهم نیست که بقیه چی فکر میکنن...

تعز من تشاء و تذل من تشاء




۱۸ دی ۹۲ ، ۱۶:۱۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

کمی شوخی...

 

یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻧﺎﺳﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭘﯿﭻ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ
ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ که ﺍﺻﻮﻻ ﺁﺩﻡ ترسوییه
ﻣﯿﮕﻢ : ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ؟

۱۷ دی ۹۲ ، ۱۸:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

هوایی شدی=)

این وبه منو هوایی کرد:


http://pakarbala.blogfa.com/

۱۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

بیــــا تا پیدا شم...تو باش تا من باشم هنوز میشینم به هوای دیدن تو!

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی 



صاحبم! بیا و شب هجران سحر کن...

اللهم عجّل لولیک الفرج






۱۴ دی ۹۲ ، ۱۱:۴۰ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

کاسه ای به نام صبر!

گاهی آدم به یه جایی میرسه که دیگه "تحمّل" آزار دیگران رو نــــــــــــداره!


منو به اونجا نرسونید لطفا!


همیشه فکر میکردم که آزار دادن فقط میتونه فیزیکی باشه!

اما بعضیا زبونشون مثلِ نیشِ ماره!بلکه هم بدتر...

و تازگیا به این نتیجه رسیدم که حتی از آزار فیزیکی هم میتونه خیــــــــــــــــــــــــــــلی بدتر باشه...


اونایی که مدام حرف بد توی دهنشون میچرخه ، یه لحظه! فقط یه لحظه فکر کنن که ممکنه بعد از یه ناسزا،برای همیشه "لال" شن و دیگه نتونن حرفای محببت امیز بزنن و ذکر خدا رو بگن...

پس تا وقتی که زبون دارن و میتونن حرف بزنن ، از این نعمت برای حرفای زیبا استفاده کنن...

و اِلّا خیلیا با فحش دادن ، فقط شخصیت پستِ خودشونو پایین تر از اون حد ممکن میارن...


اونایی که با دستاشون یا پاهاشون بقیه رو آزار فیزیکی میدن!

اونا به این فکر کنن که شاید دیگه فرصت نکنن که با این دست ها ، دست نوازش بر سر کسی بکشن...

با این پاها به سمت امام زمانشون قدم بردارن...


 اونایی که فحش میدن ، گهگاهی رد شدن از بغل شون چهره ی کثیف شون خیلی خوب نمایش داده میشه...

حتی اونایی که خیلی راحت پشت سر بقیه حرف میزنن و به فحش میکشن شون!

مخصوصا معلما رو...




بین هم مدرسه ای های خودم خیلی زیادن این آدما...

به اصطلاح خودمون قلدر بازی در میارن!!

اما شما به پایین سقوط میکنید نه به بالا صعود!



واقعا براشون متاسفم...

از تمام کسانی که پشت سر بقیه بد میگن و چهره ی اون بنده خدا ها رو پیش ما و بقیه خراب میکنن متنفرم و دیگه نمیخوام ببینمشون!

از تمام کسانی که طرف مقابلتو به فحش میکشن بدم میاد...


من با این آدمایی که خدا زدتشون کاری ندارم!

خصوصا اونایی که فقط توی دهنشون فحش میچرخه و بس!


از خدا نمیخوام هدایتتون کنه!

از خدا حتی نمیخوام که مجازاتتون کنه!


کاری باهاتون ندارم...

چون خدا هم کاری باهاتون نداره!


این ینی همون "استدراج"

باید برید بمیرید!!!


۱۳ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

نوستالژی!

با اینکه عید(نوروز) زیبایی نداشتم ، اما الآن که دارم نگاه میکنم میبینم که با تک تک لحظاتش نوستالژی دارم و دلم براش تنگ شده=)

شاید کمی عجیب به نظر برسه اما شاید دلم بخواد دوباره برگردم به همون روزا!

چهارشنبه سوری و ترکیدن بغض من توی رستوران!

رفتن به آبمیوه بستنی=)

صبح بیدار شدن و عید شدن...

رفتن به دید و بازدید...

و کلی چیزای دیگه که عیدمو زیبا میکرد و من اون موقع نمیفهمیدم...


خلاصه اینکه خیلی زیبا بودن...

امشب ییهو رفتم به اون روزا...

چقدر اوضاع تغییر کرده...


چقدر کمتر قدر نعمات خدا رو میدونم...

چقدر اون موقع ها بهتر بودم=)


و چه روز خوبی بود=)


یاد باد ان روزگاران یاد باد


۰۶ دی ۹۲ ، ۱۸:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم

بسم ربِّ الإمام المنصور

و باز هم جمعه آمد و شما نیامدید...

باز هم جمعه آمد و من نیامدم!!

به خودم...

آری به خودم نیامدم امام من...

باز هم جمعه آمد و من نزد شما نیامدم...

جمعه ها روز آمدن است...

کدام جمعه آدینه ی وصال است؟

ما اینهمه جدایی بس نیست؟

ما باید بدون دیدن روی گل شما به دنیا بیایم و در دنیا زندگی کنیم و پیر شویم و سپس رخت از این دنیا بر ببندیم؟

آقای من میدانم که شما دلشکسته ترید...

این جمعه و جمعه های بعد ..

ـــــــــــــــــــــــــ.

با کدام آبرویی روزشمارش باشیم

عصـرها منتظر صبح بهارش باشیم

کاروان سحرش بهـر همه جا دارد

تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم

سالها منتظر سیصد و اندی مرداست

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد

مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم

سالها در پی کار دل ما راه افتاد

یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم

ما چراخوب ترین ها به فدای قدمش

حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم

اگــر آمــد خبــر رفتـن مــا را بدهیــد

به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم

 

 

 

۰۶ دی ۹۲ ، ۰۹:۵۱ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

روستا!

شاید کمی عجیب به نظر برسه...اما من جزو معدود ادمایی هستم که دلشون میخواد وقتی بزرگ شدن از ایران برن!!!!

خب این کجاش میشه جزو معدود ادما؟؟!

خب اصلاح میکنم...

من جزو معدود آدمایی هستم که دلم میخواد از ایران برم و برم توی یه روستایی توی یه کشور دیگه زندگی کنم...

یه روستای مهم...

توی کشور همسایه...


۰۵ دی ۹۲ ، ۲۲:۵۲ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

پاسخ به یک وهابی!!

می گوید: عایشه ام المومنین است!!


سرم را بالا گرفته و با پوزخند میگویم:


اگر چنین میگویی که عایشه (لعنت الله علیها) ام المومنین است ، چه سعادتی برایم بالاتر از اینکه به من بگویی کافر؟!

=)

۰۳ دی ۹۲ ، ۰۷:۵۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

چراهای بی جواب شما!

نمی دونم که تاحالا چقدر با این مشکل مواجه شدید اما ممکنه که یه روز ، چه زود و چه دیر بشید...


و اما مشکل چیست؟

مشکل یا مسئله در زندگی ما یک اختلال محسوب میشه . اختلالی که مثل یه ویروسه توی یه بدن...

میشه اونو با دارو درمان کرد.میشه از بدن(زندگی) بیرونش کرد.

خب؛اینا به کنار...

 در عجبم از اطرافیانم که با تغییر حالات روحی من که کــــــــــــــاملا و مسلّماً یک امر شخصیه واکنش نشون دادن که :

چرا فلانی رفتارش عوض شده؟!


خب مودبانه ترین پاسخی که میتونن دریافت کنن ، جوابیست که شاید حتی به سوالشون هم ربطی نداشته باشه...

این دیگه بستگی به درک شخص ثانیست که باید بفهمه و درک کنه که :

خب شاید این موضوع به من ربطی نداشته باشه!


مثلا در باب این موضوع اشاره ای میکنم از برخورد و صحبت های دو تن از اطرافیانم در رابطه با رفتار جدیدم:


یکی از دوستان نزدیکم بعد از مشاهده ی حالات روحی جدیدم ، از من انتقاد کرد که :

اخلاقت خیلی بد شده و تو اون .... یِ قبلی نیستی!

لازم به ذکره که بنده بسیار بسیار شخص راحت و تا حدودی خونگرم بودم و البته که هستم.

اما به محض اینکه در خلقیات بنده چیز دیگری مشاهده میکنن ، سریع به پیشانی آدم لیبل میچسبونن که :

فلانی! اخلاقت خیلی بد شده!!!

اینکه رفتارم کمی سرد تر شده یا کمی سنگینانه!! دلیل بر بد بودن رفتار نیست!

لطفا اینو متوجّه شید...

سریع به آدم لیبل نچسبونید...


و اما یکی دیگر از دوستانم که امروز در چشمانم زل زدن و گفتن:

اینکه یک دفعه وسط بحث وقتی عصبانی میشی ، ساکت میشی ، توهینِ به طرف مقابلته!!!!

در جواب باید گفت که:

دوستِ عزیز!

مگر جز اینه که در موقع عصبانیت باید بر خشم غلبه کرد؟!

آیا من باید به مشاجره ادامه بدم تا اونجایی که جنگ و خونریزیِ هشت سال دفاع مقدس راه بیفته که اینجوری زل میزنی توی چشمام و میگی توهینِ به طرف مقابلته؟!!

میخوام بگم که این ایرادای بنی اسرائیلی و این قضاوت های نابجای برخی از افراد ، کاملا بی جا بوده و موجب سبک شدنِ خودِ دوستان در مقابل چشمان دیگران و یا خودِ شخصِ شخیص بنده میشه!


حالا ممکنه تا مراحلی این موارد مذکور قابل تحمل باشه اما مواردی از قبیل ایرادات سامری!!(دیگه از بنی اسرائیلی هم گذشته) به بنده وارد کنن !!

ایراداتی از این دست که:

تو چرا تمام کلماتت رو با تاکید و تشدید ادا میکنی؟!!!

تو چرا با استرس صحبت میکنی؟!!!

چرا همیشه میخندی؟!!!!

چرا گریه میکنی؟!!!

چرا برنامه ی روزانه ات اینه؟!!!

چرا گام هاتو سنگین بر میداری؟!!!

چرا؟

چرا؟

چرا؟!!!!


لازم به ذکره که به هیــــــــــــــــــــــــــــــچ احد و ناسی این مطالب ربطی نداره و نداشته و حتی نخواهد داشت!

پس سعی نکنید در زندگی دیگران زندگی کنید...


                                                                                                         والسلام!

۳۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

یاد یار...

آیا در این خیال که دارد گدای شهر

روزی بود که یاد کند پادشاه از او؟


_______

آنان که خاک را به یک نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟


________

اینجا برای شما...




۲۹ آذر ۹۲ ، ۰۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

شیشه...

زن مانند شیشه ظریف و شکستنی است. هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید، زیرا ممکن است شیشه ناگهان بشکند.
۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۷:۵۲ ۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

سالگرد ظهور...

سر کلاس مبانی کامپیوتر ، زینب (دوستم) از پشت صدام کرد و تقویمشو آورد جلو نشونم داد و با ذوق پرسید:

یعنی میشه یه روزی توی این تقویم بنویسن:سالگرد ظهور؟


گفتم:چرا نشه؟


=)

۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۴:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

صلاح...

یکی از گنجهای بهشت بنابر سخن شریف معصوم علیه السلام و افضل الصلوة ، کتمان کردن مصیبته...



آخرین شبِ قدر،دو تا دعا کردم که عین دوتاش الحمدلله کما هو اهله به حقیقت پیوست و اجابت شد...


یکی اش مشهد الرضا علیه السلام بود و یکی دیگه اش صبر بر مصیبتی که می دونستم قراره امسال سرم بیاد...

و خدا رو شکر که خدا این صبر رو بهم داد...




چقدر بده که اتفاقی بیفته که زندگیت رو تحت الشعاع قرار بده و تو ندونی که تقصیر و کوتاهی تو چی بوده...


اما هرچی که بــــــــاشه ، خدای من ارحم الرّاحمینه...

انقدری بهش اعتماد دارم که میدونم کار عبث و بیهوده نمیکنه...

شاهنامه ، آخرش خوشه...

خدا همـــــــــــــــــــــــه ی کاراش به صلاح منه=)

پس من انشاالله تعالی بر قضای الهی صبر میکنم...

باشد لبخند رضایتی بر لبان مبارک امام عصرم پدیدار شود=)


اعوذ بالله القوی من الشیطان الغوی و اعوذ بمحمّدٍ الرضی من شر ما قدر و قضی و اعوذ بإله النّاس من شرّ الجِنّة و النّاس اجمعین

۰۷ آذر ۹۲ ، ۰۷:۱۶ ۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

روزشمار...

42 روز


گذشت...

۰۷ آذر ۹۲ ، ۰۶:۵۵ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

Don't worry

تا حالا براتون اتفاق افتاده که خیــــــــــــــــلی نگرانید اما وقتی که رجوع میکنید تا ببینید که از چی نگرانید ،میبینید که نگرانی تون الکی بوده؟!

یا اینکه خیلی ناراحت و گرفته اید اما باز هم نمیدونید که چرا ناراحتید...

حس عجیبیه!!

معلممون میگفت:

یه وقتی میشه که حسابی گرفته و ناراحتید و اصـــــــــــــــــــــــــــلا نمیدونید که چرا ناراحتید...
این بعضی مواقع به این دلیله که در یک جایِ دنیا یک مومن از دنیا میره و ضمیر ناخودآگاهاتون و نفس تون برای غم از دست دادنش ناراحته...

عجب دنیای عجیبیه...

هیـــــــــــــــــــــــچ چیز بی دلیل نیست...


۰۳ آذر ۹۲ ، ۲۲:۱۲ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

حال همه خوب است!اما تو باور نکن!

=)


گاهی باید به روی تمامی مشکلات لبخند زد و گذشت...

و گفت:


هرچه از دوست رسد نکوست...


۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۷:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

پستِ آخَر نه!=)...

مشکل بر طرف شد=)



زندگی جریان دارد...
۳۰ آبان ۹۲ ، ۱۸:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...