یکی اون بیرون به فکرته!!باور کن!

❃ نَظَرَ مِن بابِ افتعال❃

۴۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

انأ بقیّة الله فی ارضه...

"بسم ربّ الامام المنصور"

با دوستش قرار داشت...

قرار بود بروند خارج از شهر...گاجره...پیست اسکی چمن...

ساعت 4 بعد از ظهر بود که دوستش ماشین شاسی بلندش را جلوی درب منزلش پارک کرده و بوق رو بوق که ینی "بیا پایین بریم سریع تا به ترافیک نخوردیم"!!!

آخر تا "گاجره" کلی راه بود...

در این ذِلّ گرما و نزدیک ماه رمضان همه مردم قصد رفتن به مسافرت ،خصوصاً،شمال میزند به کلّه شان...آنهم از راه خوش آب و هوایی مثل دیزین...

*****

بدو بدو پله ها را دو تا یکی پایین می آید...

-سلام

s-کجایی؟الآن غلغله میشه...

-ببخشید.مامان بالا داشت سفارش می کرد.

s- =)

- مَرَض!!! چرا میخندی؟؟

s- هیچی...بریم...

و به سمت دیزین راه می افتند...

سی دی را درون دستگاه می گذارد...

:

پی حس همون روزام،پی احساس آرامش...

 

s-       این چیه بابا آوردی؟گندشو درآوردی؟

-       ببخشید نمیتونستم برات جنیفر بیارم...صدا به این خوبی...خیلی دلتم بخواد...

s-       نه بابا...منظورم اینه که من با خواجه امیری زیاد حال نمیکنم...

-       میشه بپرسم با چی حال میکنی؟

s-       اون فلش رو از تو داشبورد رد کن بیاد...

-       خب...

s-       بزن تراک ...تراک 12

:     دوریت این خونه رو ویرونه تر کرد...تنهام نذار نرو دیوونه برگرد....

-       یا خداااا...این چیه؟

s-       بذار باشه...

و صدا را تا ته زیاد میکند...

تازه در اوج گرفتن آهنگ بود که همراهش ضبط را خاموش میکند...

s-       اِ اِ اِ...چرا اینجوری میکنی دیوونه؟؟

-       برات ترسیدم یه لحظه...

s-       ترسیدی؟میشه بپرسم چرا؟اون از دیر اومدنت که اعصابمو ریختی بهم اینم از این...

-       انقدر صدای ضبط ات زیاد بود که یه لحظه ترسیدم اگر که ندای:انأ بقیّة الله فی ارضه بیاد، نه تو بشنوی نه من!!

با این حرف،سعید رو در بهت نگه داشت...

بهتی که با نوای:

"به طاها به یاسین به معراج احمد"

همراه بود...

همراه با تفکری مهدوی و آمادگی لحظه ای برای ظهور...

 

 

۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۷ ۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

هو الغریب الطرید الوحید...

"بسم ربِّ الامام المنصور"

حدیثِ امامِ دربندِ[1] خلفای عباسی را شنیدیم که در وصف حال کنونی تان می گفتند؛در همان حال هم همگان سودای غریبی شما را داشتند ای پدر...

فرمودند:

«هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن اهله، الموتور بابیه».[2][3]

من اما اشک چشمانم سرازیر شود؟؟بگریم از برای اینهمه محنت و رنج؟از زندان خلفای عباسی نه!از زندان و سیاهچاله های خودمان...از گناه هایی که کردیم از برای بستن دستان پرتوان تان...

از بستن آن دست ها بگریم که به توان خدایی اش و خون حیدری در رگ هایش در خیبری را از جا تواند کند؟؟...

زبان قاصر است از گفتن اینهمه ظلم...

ادعای شیعه اثنی عشری مان گوش عالم و آدم را کرکرده است اما...

دستانتان را بسته ایم و از این سو به آن سو شما را میکشیم با گناهان صغیره و کبیره مان...

بر آن قلب نازنین تان خنجر گناه فرو میکنیم و...

آه از این همه بی وفایی...آه...

فقط خدا میتواند تسلی دل شما باشد یابن رسول الله...یابن صدّیقة طاهره...یابن امیرالمومنین و بن سیّد الوصیین...

آری...فقط خدا تسلی دل شماست...چرا که در دعای مشلول میخوانیم:

"یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ یا مَلْجَاَ کُلِّ طَریدٍ"

اى رفیق هر غریب و مونس هر تنها اى پناه هر طرد شده

 

اینهم از جمعه ما...این نیز گذشت..

واااااای بر ما که با اینهمه ادعای دروغ بر خوب بودن خود و اطرافیان مان سر را راحت بر بالشت میگذاریم...

چرا که خوبانِ عالم هنوز 313 تن هم نشده اند...وااااای بر دروغ گویی مان....وااااااااای

ــــــــــــــــــ

پ.ن:اللهم عجل لولیک الغریب الطرید الفرج...الهی آمین





[1] امام موسی کاظم علیه السلام

[2] «او امام غریب، تنها، دور از وطن، و غائب از دیدگان کسان خویش است که خون پدرش را می‏گیرد»

[3] کمال الدین، ص 361.

 

۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

من فقط از شما مخاطب وبم میخوام که چند لحظه این پست رو بخونید....

سلام...اگر خوندید و تونستید حتما هر کمکی که از دستتون بر بیاد بکنید...

جان تهمینه و تهمینه ها در خطره...

ادامه مطلب...
۳۱ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

چارلز مانس!!

اومدم لیست خرید رو بخونم،گفتم:شارژ،ماست!

یه لحظه من و خواهرم دوتاییمون زدیم زیر خنده،

یاد کارتون"UP"افتادیم :چارلز مانس!!

لحن گفتنم دقیقا مثل همون بود =)

۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۵۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

واحــــِــــــد!!!

با خواهرم رفتیم تا یه خرده دمشق رو بگردیم...!!!

خلاصه هوا خیلی گرم بود و روز آخر ماه شعبان بود...

از کاخ یزید بر می گشتیم =)

ما هم خیلی تشنه مون شده بود و داشتیم از عطش خفه می شدیم!

از دور یه "آبمیوه بستنی" دیدیم!!!

انگاری مثل این بود که به یه چشمه آب رسیدیم...

خواهرم اومد بگه که چی میخواد،...

خواهرم عربی با مرده حرف می زد،مرده فارسی حرف می زد!!!!من مرده بودم از خنده...

مرده گفت چند تا می خوای؟!

خواهرم گفت:واحِد !!!=))))

ما که آخرش هم نفهمیدیم اون آبمیوه هه اسمش چی بود اما من و خواهرم اسمش رو گذاشتیم:یَخ زَنُ الحُلقوم!!!

آخه یه لیوان گنده گنده بود بعد توش رو هم پر از یخ کرده بود...دو تا هم نی گذاشت توش آخرش هم نتونستیم تمومش کنیم چون خیلی بزرگ بود...فقط نکته مهم این بود که جیگرمون خنک شد تو اون گرما...!!!

خیلی روز خوبی بود...جاتون خالی...


۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۵۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

مناجات با امام زمان...

عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری

ز هـر کسی که گرفتـم  سراغ خانــه تو ؟
ز مــن گرفت نشـــان از تو و نشــانه تو !

 

نــــوکر رخ ارباب نبیند سخـــــت است !
شب گر رخ مهــتاب نبیند سخت است !
لــــب تشنه اگر آب نبیند سخت است !

 

ای منجی و مقتدای عالم کجایی ؟
کـــــی پرده زچــهره می گشایی ؟

 

مـــا منتظر ظـــــهور هســــــــتیم !
 
دلـــــخسته و منتـــظر نشستیم .

 

ای شـــــاه نظر به ســـــوی ما کن
ایـــــن درد فــــــــراق خــــود دوا کن

 

یک جـــــرعه ز دیدنت بنــــــــوشان
ایـــــــن درد فــــــراق خــود بپوشان .

 

هــــر جمعه غــــروب دل خراب است
چـــــون تشــــنه در انتظار آب است

 

ایـــــن شـــــام غمت بیـــا سحر کن
کــــــام همه شیعیان شــــــــکر کن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سلام.این نوای بسیــــــــــــــــــــــــــــــار بسیــــــــــــــــــــــار زیبا کاریه از "آقای حسن خلج"

من کلی با این نوا نوستالژی دارم...

اما اصل نوا مهمه...

انقدر زیباست که بهتون قول میدم با یک بار گوش دادن،بازم دلتون میخواد دوباره گوش بدیدش...

من اینو برای اولین بار در حلب گوش دادم...اون موقع هیچی از این نوا نمیفهمیدم ...اما الآن که دارم فکر میکنم میبینم این نوا یکی از زیباترین کارهای شیعه است...

بهتون 100% پیشنهاد می متن که حتما دانلود کنیدش و گوش دل بهش بسپارید...روحتون به پرواز در میاد...

منبع دانلود این فایل سایت:http://sayberi174.persianblog.ir/post/1004/

بود ولی شما  از لینک پایین استفاده کنید...بعدش هم یه صلوات درست و حسابی و به قول همه محمّدی برای سلامتی امام زمان بفرستید...

اگر هم راه دستتون باز بود برای حمایت از این مداح ارزشمند نسخه ی اصلی آلبوم"شیدایی" رو تهیه کنید...بالاخره کلی زحمت کشیده شده من باب تهیه ی این آلبوم ارزشمند...

تمام اراک هاش هم به قدری قشنگه که مطمئن باشید با یک بار گوش دادن ولش نمیکنید...تراک اول و آخر این آلبوم مربوط به امام زمان میشه...

تراک بعدی برای امیرالمومنین هست.

تراک بعدی برای مصیبت ایّام فاطمیه که یه زمانی نوای وبم بود...

تراک بعدی اش برای حضرت زینبه...وااااااااااااای این تراک فوق العاده است...فـــــــــــــــــــــوق العاده حتما براتون میذارمش...

اینجوری شروع میشه:

ای هلال شب زینب چی شده که در خسوفی؟

زیر ابر خون نشستی روی نیزه های کوفی

قاری نیزه نشینی روی نی زخمی ترینی

توی این شهر نامحرم ما رو بی پناه میبینی...

وای امون از دل زینب وای امون از دل زینب ...

من عــــــــــــــــــاشق تراک 4 هستم که برای حضرت زینبه...

بعدش برای حضرت رقیه خاتونه...

بعدی اش برای حضرت علی اصغره و من حاضر نیستم دوباره این تراک جانسوز رو گوش بدم...هرگز...


یه جمله ای که واقعا جگرمو میسوزونه تو این تراک اینه:

کودکی که شیش ماه داره،تازه دندون درمیاره...نه اینکه حرمله داغ تو رو رو دلم میذاره...

چنان این تکه با سوز خونده میشه که از شدت غم نمیتونید سرجاتون بشینید...

تا اینجایی که یادم میاد همین هاست...

آخه چند ساله که گوش ندادم...

با خریدنش پشیمون نمیشید...

اگر احیانا پیدا نکردید پاساژ مهستان تو انقلاب زیاد می فروشه...

روح خانم آقای خلج شاد...برای شون یه صلوات هدیه کنید...



Download

 

 

۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۸ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

دانلود ماشین بازی با حجم کم =)

چرا بچه ها اینجورین؟!!در طول سال،یاد گرفتن حروف الفبا واسه شون سخته و از زیر یاد گرفتن در میرن اما وقتی میخوان یه چیزی خودشون دانلود کنن با هزار سختی هم که شده خودشون سعی میکنن بنویسن!!!

مثلا همین برادر من ! اگه دیکته بود،تا بخوای یه کاری کنی که یادش نره که کلمه ی "حجم" با "ح" جیمیه!پدرت در میومد ... اما الآن داره بازی دانلود میکنه خیلی راحت مینویسه:دانلود ماشین بازی با حجم کم =)


۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

کارواش...

خداوند تبارک و تعالی اینگونه مقدر فرموده که وقتی کسی میره کارواش،و با ماشین تمیز از کارواش در میاد بیرون،باران شروع به بارش میکنه!

وقتایی هم پیش میاد که هوا گرمه و خبری از بارش بارون نیست اما تا از کارواش در میای بیرون،ممکنه دو تا بچه تُخس جلوی ماشینتو بگیرن و با تفنگ آبی بزرگ رو ماشینت آب بریزن!!!

اتفاقی که امروز برای من و خواهرم افتاد...

خداوندا همه رو شِفا بده...الهی آمین...


۲۶ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۴۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

اطلاعیه استاد رائفی پور در جنبش مصاف...

بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

  

رسول الله فرمودند : شباهت بنی اسرائیل با شما (مسلمانان) همچون شباهت دو سر یک شانه  و  دو لنگ کفش است هر آنچه در میان آنها به وقوع پیوست در میان شما هم اتفاق خواهد افتاد.

                                     

ادامه مطلب...
۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

نکته..

مرد بزرگ، کسی است که در سینۀ‌خود ، قلبی کودکانه داشته باشد...

۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

تو مو میبینی و من پیچش مو...!!!

خواهرم تعریف میکرد که چند روز پیش(دو سه روز پیش) داشته تو اتوبان می رفته که یه دفعه می بینه یه ماشین زده کنار و یه پسر از اینا که بُلیزِ صورتی جیغ چسبون که یقه اش هم تا دو وجب بازه!! می پوشن و موهاشونو فَشِن میدن بالا و خلاصه تیپ امروزی سر ظهر بعد از اذان ظهر (فقط چند دقیقه بعد از اذان ظهر)کنار اتوبان نگه داشته و کارتون انداخته زمین و داشته نماز اول وقت میخونده...

می بینید؟؟!!یاران امام زمان در خفا هستن...لطفا ادعا نداشته باشید...اَنگ کفر هم به اینجور آدما نزنید لطفا...

تو کتاب دینی مون نوشته:از کوزه همان برون تراود که در اوست...انقدر تو کلاس اعتراض کردم به این جمله که در ذیل همچین ادمایی نوشته بودن که همه گفتن پاشو برو زنگ بزن اعتراض کن به مولف کتاب...والـــــّــــــا به غرعان....

۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۹ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

کِش میری یا استفاده همه جانبه می کنی؟؟!!

پس از مدت ها گشت و گذار و جست و جو در پی آینه ی دستیِ عزیزم،نشستم دارم "چی پف" می خورم که یه دفعه خواهرم از تو کیفش آینه ی عزیزمو در میاره!!!!

میگم:فکر میکردم فقط خودم کِش رفتن بلدم!!!

میگه:اسم این که کِش رفتن نیست!

میگم:پس چیه؟

میگه:اسمش استفاده همه جانبه از وسایله!!

میگم پس از این به بعد منم می تونم استفاده همه جانبه از وسایلت داشته باشم دیگه؟ =)

میگه:اون اسمش استفاده همه جانبه از وسایل نیست این اسمش استفاده همه جانبه از وسایله...اسم اون کِش رفتنه =)

من :|

خواهرم =)

یــــــــــــــــــا خـــــــُــــــــدااااااااا :@

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن:"چی پُف" تبلیغ بود...آخه خیلی خوشمزه است =)مخصوصا با چایی...=)

۲۵ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۷ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

کلاغ حیوان نجیبی است !! =)

خواهرم برگشته میگه:می دونستی که نجیب ترین حیوون کلاغه؟؟!!!

من :|

خواهرم =)

من:مگه اسب نیست؟

خواهرم:نه.حتی کلاغ از اونم نجیب تره.!!

من :@ چرا؟؟!!!!

خواهرم:نمیدونم =)))))

من :|

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۱۴ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

گارسن و خواننده؟؟!!!!

رفتیم رستوران،مامانم برگشته به گارسن میگه:شما چقدر شبیه محسن یگانه هستید!!

نمی دونم چرا به گارسنه برخورد!!!!همچین با دلخوری رفت که نگو...اصن دیگه روم نمیشه تو چشاش نیگا کنم =)

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۰۶ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

نور و تابش مواد پرتوزا...

بسم ربِّ الامام المنصور

انسانها سه دسته اند و مَثَل شان مانند تابش پرتوهایی است که از تابش مواد پرتوزا بدست می آیند.سه نوع پرتو از ماده پرتوزا ساطع می شود به نام های :آلفا،بتا و گاما...

در مسیر تابش این پرتوها ،میدان الکتریکی قوی قرار میدهیم که حکم همان افراط و تفریط را دارد برای ما انسانها!

در ابتدا قبل از قرار گرفتن در مسیر این میدان الکتریکی قوی،هر سه پرتو راه خود را در مسیر مستقیم(صراط المستقیم) ادامه می دهند؛اما به محض اینکه در محدوده ی این فضای بارگونه قرار گرفتند،مسیر هریک مشخص می شود...

تمام زمینه ها برای انحراف پرتوها آماده است حال باید دید که آیا انحرافی صورت میگیرد در این محدوده ای که آزمایش در آن نهفته شده است؟!!

آیا کسی از رفتن و ادامه دادن در مسیر مستقیم،سرباز میزند و به عوامل انحراف کننده بار مثبت و منفی میدان بار الکتریکی (افراط و تفریط)پاسخ مثبت داده و منحرف میشود؟آیا کسی هست که ثابت قدم در مسیر مستقیم (صراط المستقیم) باشد؟؟!!

به محض قرار گرفتن در میدان الکتریکی و عوامل منحرف کننده،پرتوی بتا به سمت افراط(بار مثبت) و پرتو آلفا به سمت تفریط(بار منفی)جذب میشوند...

حال فقط یک پرتو می ماند که به خط راست حرکت میکند...و آن همان پرتوی قدرتمند و خنثی گاما است!!

پرتویی که از جنس الکترو مغناطیس=نور است.!!

الکترومغناطیسی که آمیخته با وجود بنیادی این پرتوست و همان نور است که موجب منحرف نشدن آن در میدان سخت الکتریکی(امتحان) شده است.پیوند با نور و نور و نور...

آن همان مومن بالله و رسول الله و حجّة الله است...

آن همان پیوند خورده با نور آل محمّد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است...

وجود بنیادی ذره های نور در وجودِ او باعث شده که به عوامل منحرف کننده پاسخی نداده و در راه مستقیم حرکت کند ...او همان قدرتمند ترین پرتویی است که از همه چیز عبور کرده و همه ی عوامل منحرف کننده را پس زده و به مسیر مستقیم خود ادامه می دهد...به جز دیواره ای از سرب که برای او حکم همان مرگ را دارد...

یادمان باشد:

نور فقط در مسیر مستقیم حرکت می کند...

اگر خود را به نور متصل کنیم،هرگز به راه کج منحرف نخواهیم شد...

خدا نور آسمانها و زمین است...مثل نور او هم اکنون حیّ و حاضر است...اطاعت از نور او در زمین،ولیّ او در جهان،ما را به همان نور متصل کرده...

پیوند با نور در اطاعت امام عصر است ...همین و دیگر هیچ...

اللهم عجل لولیک الفرج...الهی آمین

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۹ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

گاز میدی؟؟!!!

رفتم داروخونه مرده وارد شده رو به متصدی خانوم میگه:

خانوم یه گاز بدید بی زحمت =)

من از خنده ترکیدم اونجا =)))

قیافه ی مرده دیدنی بود یه آقای سانتی مانتال کت شلواری =)

_______________

پ.ن:منظور گاز استریل بوده =)

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

یه خاطره از فردا؟؟!!

خواهرم رفته سی دی فروشی ،رو به مغازه دار کرده میگه:

عاغا! یه خاطره از فردا دارید؟؟

یارو برگشته میگه:یه خاطره از فردا نه اما از دیروز چرا دارم =)


۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

دارم میام پیشِت جاده چه همواره =)

عـــاغا عایا فقط ماییم که در حین گوش دادن به این مصراع از آهنگ آلبوم  یه خاطره از فردا :

                                          دارم میام پیشت جاده چه همواره 

  می افتیم تو دست انداز  و هرچی چاله چوله است یا شمام اینجوری هستید؟؟ =)

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

بالاخره آمَد...آن مرد با عدل آمَد...!!!


بیا که رایت منصور پادشاه رسید

نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت

کمال عدل به فریاد دادخواه رسید

سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد

جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید

ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن

قوافل دل و دانش که مرد راه رسید

عزیز مصر به رغم برادران غیور

ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید

کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل

بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید

صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق

ز آتش دل سوزان و دود آه رسید

ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق

همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید

مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول

ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید

 

۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۵۸ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

مبارک...

مبعث رسول الله بر امام زمان،آخرین نوه ی عزیزشون و  تمام مسلمانان جهان مبـــــــــآرک...
۱۶ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۱۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...