یکی اون بیرون به فکرته!!باور کن!

❃ نَظَرَ مِن بابِ افتعال❃

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

مرگ تدریجی یک رویا !

چه چیزی ازین بدتر ؟!

که در آخر من متهم شدم ...



اگر یک اسلحه برداری و توی ذهنت منو بکشی ، درست مثل کاری که نجفی در واقعیت کرد ، شاید انقدر اذیت نشی ....

یکدفعه ای منو توی ذهنت بکش ... تا کشتن من به مرگ تدریجی در ذهنت ...


هرچند که دیگه برام مهم نیست ...

۱۱ خرداد ۹۸ ، ۰۵:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

سوال از خودم !

مدت هاست ذهنم درگیره ...

اگر من ازدواج کنم ، دل کسی میشکنه از من ؟!

هرکی تا الان پیام داده برای خواستگاری از دانشگاه ، رد شده ...

ولی سه موردشون خیلی عجیب و درحالی که بهم ربط نداشتن ، گفتن که ما تا ده سال دیگه هم صبر میکنیم (که البته حرف مفته ! )

ولی سوالم اینه که اگر اتفاقی افتاد و من ازدواج کردم ، دل کسی میشکنه و آهش منو میگیره ؟!!!


تا الان هم واقعا عشق رو توی زندگیم تجربه نکردم ...

دلم هم نمیخواد ازدواج کنم اما بالاخره زندگیه و ممکنه موردی پیش پیاد که آدم نتونه بگه 'نه' ...

در این صورت من اشتباه کردم ؟!!!

۰۹ خرداد ۹۸ ، ۰۵:۲۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

قضاوت

قضاوت ساده ترین کار است ...

برای همین است که انسان ها قضاوت میکنند ...


تو که مرا نمیشناسی ، چگونه میتوانی خودخواهانه مرا نقد کنی؟!

تو که از چیزی خبر نداری ، چگونه میتوانی به راحتی حکم بدهی ؟!


دنیا را هرکسی از منظر خودش میبیند ...

درسته دنیا تاریکِ تاریک است ... من هیچ گاه نخواستم که کسی را اذیت کنم که حال اینگونه مرا مورد قضاوت قرار دهی ...


حال هرچه میخواهی بگو و هرچه میخواهی فکر و قضاوت کن ...


یاعلی !

۰۳ خرداد ۹۸ ، ۲۳:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

خب که چی؟!

خب که چی؟!

بالاخره که باید یه روزی منو فراموش میکردی ...

من هیچ وقت نمیخواستم اذیتت کنم ...

فقط نمیخواستم ازدواج کنم ...

تو فقط از من یه همکلاسی خوب رو گرفتی ...

همین !

۰۳ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۱۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...