امشب خیلی حوصله ام سر رفته بود. توی گروه اعتراض سعی کردم انقدر حرف بزنم تا یکی بیاد و باهام حرف بزنه 

به فاطمه توی پی وی گفتم حوصله ام سر رفته. گفت معلومه😂

بعدشم باهام اومد توی گروه مشاعره بازی کرد.من واقعا شعری حفظ نبودم. از شعرهای توی کانال کتاب صوتی برمیداشتم😂😂 ولی فاطمه کلی شعر حفظ بود... نمیدونم چرا شعر و جوک حفظ نمیکنم و سعی میکنم توی لحظه ازشون لذت ببرم.


واااای این مبانی حفاری شده بلای جونم!

استاد یه سایتی معرفی کرد که مقالاتش معتبرن. من هنوز عنوان موضوع هم ندارم برای گشتن توی مقالات و خوندنشون. 😢😢 استرس دارم و به کمک احتیاج دارم.


نمیدونم. خواب دیدم مبانی حفاری ام رو افتادم.😢😢😢😢😢


میترسم واقعا.

دست و دلم به درس نمیره 

همه اش خوابم 😐

چه کنم؟!!!!!


این روزا عحیب زده به سرم برم دماغمو عمل کنم 😂😂😂

نمیدونم از سرم میپره یا سرانجام اتفاق میفته😐


😭😭😭😭