شرم از حضور مرده دلان جهان مدار
این قوم را تصور سنگ مزار کن
خود را شکفته دار به هرحالتی که هست
خونی که میخوری ، به دل روزگار کن
#صائب
پ.ن : منتظر اتفاقات خوب هستم ...
به نظرم آدمای اطرافم ، گاهی وقتا کم میارن یا ترجیح میدن که دیگه برن ...
این تقصیر من نیست ...
من ، منم ...
بارها و بارها شده که نشستم و فکر کردم که آخه مگه من چیکار کردم؟!!
اما حالا به این نتیجه رسیدم که آروم باشم ... آروم بشینم ... هر اتفاقی که باید بیفته ، میفته ...
آدمی که باید باشه ، میمونه ...
ترجیح میدم این روزا در لاک خودم فرو برم و کاری به بقیه نداشته باشم ...
واسه همینه که خیلی توی اینستا نیستم ...
خیلی دیگه با کسی گرم نمیگیرم
خیلی دیگه اون دختر پر هیجان نیستم
به قول سعدی :
این دیگ ز خامی است که در جوش و خروش است
چون پخته شد و لذت دم یافت ، خموش است
یاعلی