سر کلاس آقای عمید «گسسته» بودیم که ییهو خانم محسنی در زد و اومد تو۰
بعد خانم محسنی گفت:
«ببخشید میشه عمید وسایلشو جمع کنه بره خونه؟»
مارو میگید ، مرده بودیم از خنده:)
عمید هم خندید و گفت :
خانم محسنی ما از خدامونه بریم خونه۰
خانم محسنی هم فهمید چه سوتی داده خودش خندید و گفت :
نه منظورم ملیحه بود:)
-----------------------------------------
سر فیزیک (آقای هاشمی) بودیم ، معلم داشت سقوط آزاد یاد میداد۰
برگشت به شوخی گفت :هرکی علامت مثبت و منفی رو اشتباه کنه (خر است)!!
اومد پای تخته شکل کشید. علامت شتاب رو اشتباه گذاشت.
کلی خندیدیم:)