بسم ربِّ الماء معین

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

با عطش شدید خوانده شود!

روز است و بسیار تشنه ام.به دنبال مغازه ای می گردم برای خریدن آب معدنی.

آه .آنجاست.یک مغازه.درست در چند قدمی من.به مغازه داخل می شوم.سمت یخچال می روم و آب معدنی برمی دارم.زیاد خنک نیست.می خواهم آن را سرجایش بگذارم که ناگاه چشمانم به جمله ای و کلمه ای جادویی می افتد.





نوشیدنی خنک و گوارااز چشمه های ...

چشمانم دیگر چیزی را نمی بیند.با دیدن کلمه ی گواراو به یاد افتادن آبی گواراو جریان یافته،آن را باز کرده و سر می کشم .

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

قرآن را بازکرده ام و می خوانم.به آیه ی 27 سوره ی مرسلات می رسم:

وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَ‌سِىَ شَـمِخَـتٍ وَأَسْقَیْنَـکُم مَّآءًفُرَاتًا





برایم عجیب است.ماءًفراتًا یعنی چه؟

ناگاه دنیا دور سرم می چرخد...چشمانم سیاهی می رود و...

یاد عاشورا می افتم.

آخر فرات یعنی گوارا...

پس خداوندا،چگونه عباس به آب گوارا رسید و از آن ننوشید؟

چگونه جریان آن، دلش را می سوزاند و لب خشکیده اش طلب جرعه ای ،فقط جرعه ای از فرات می کرد و او به خواسته ی آن توجهی نمی کرد؟

آخ که چه سوزناک است که تشنه باشی و در کنار فرات گوارا و فریاد العطش ات دل خودت را نیز بسوزاند ولی به آن نرسی...

اللهم صلی علی حسین وعلی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه اسلام.الحمدلله کما هو اهله.

به جهت سلامتی حضرت حجّت عجل الله تعالی فرجه الشریف و صفای قلب تمامی شیعیان صلواتی عنایت فرمایید.اللّهم عجّل لولیک الفرج...